روما ، در ستایش زن بودن
۱
فیلم روما حماسهای ست دربارهی زنان. در ستایش زن و زن بودن و البته انسان بودن. فیلم روما روایتی از تضاد و رنج و
بدبختی دنیای مردانه و راوی زن بودن است ، بازگویی زندگی ، شور و آفرینش و البته رنج بردن.
زنان، خدایانی که مردان را به دنیا میآورند ، بزرگ میکنند و به آنها پناه میبرند اما در نهایت تنها میمانند.
روما تراژدی ست ،نمایشی است در باب آدمی و سرنوشت او ، داستان فقر و جهل و حکایت رنج. روما داستان شناخت
تراژیک است یعنی رنج بردن برای آموختن همچنان که آیسخولوس در پرومته در زنجیر میگوید . سفری از رنج به روشنگری
که با پذیرفتن مسئولیت قهرمان داستان در زیر بارش رنج و موقعیتهای تراژیک تسلیم نمیشود و مبارزه میکند.
موقعیتهای که فرد در برابر تقدیر ، اجتماع و یا نیروهای جامعه میایستد، مبارزه میکند و انتخاب میکند. و این راه
شناخت است.
۲
روما داستان زندگی کارگردان فیلم است . آلفونسو کوآرون کاردگردان ، نویسند و فیلم بردار و تدوین گر فیلم روما ، این همه
نشان می دهد که تجربه و ساخت این فیلم یک پروژه ی شخصی بوده است.
روایتگر شکوه یک خدمتکار و البته شکوه یک زن، شکوه یک انسان. در فیلم روما تمام مردان تباهی دهندهی زندگی هستند
البته در زندگی واقعی هم اینگونه اند. قدرتمندانی نابودگر، از پدر خانواده تا دوستپسر کلئو خدمتکار خانه .
وقتی شخصیت اصلی داستان به دوستپسرش میگوید حاملهام پسر لحظهای برای فرار از موقعیت تردید نمیکند، در این
وضعیت ادامهی زندگی با زن میماند و جنبهی تباهی آن با مرد که وضعیت را رها میکند. وقتی باز کلئو شخصیت اصلی
داستان پسر را که رزمیکار است و زندگیاش را مدیون ورزش رزمی میداند درصحنه تمرین پیدا میکند با نمایش یک
حرکت رزمی میترساند و تهدید میکند و این قدرت مردانه است. این نمایش قدرت مردانه در سکانس اعتراضات اجتماعی
خیابانی و کشتار دانشجویان Corpus Christi در سال ۱۹۷۱ مکزیک هم حضور دارد که زنها رنجکشیدگان اصلی هست و کلئو
با کودکش به طور مستقیم با این قدرت روبرو میشوند.
سکانس ورود ماشین فوردگالاکسی با آن هیبت مردانهاش و فیگورهای پدر خانواده برای پارک کردن ماشین را مقایسه کنیم
با ورود ماشین رنو با رانندگی زن بدون هیچ فیگوری و راحت بدون تخریب.
۳
روزمرگی ما سرشار از حقایق هستند اما تکنیکهای داستانپردازی میدان را برای قهرمانان فراخ کرده است. زندگی ما هم
حقیقتی ست واقعی اینکه چطور مخاطب را همراه خود کنیم؛ تا همان واقعیتی را تجربه کند که ما تجربه کردهایم میشود
اثری ناب اثری زیسته شده که حاکی از واقعیت است.
آنچه در زندگی جاری ست از سوی زنان جاری ست و آنچه تباهی ست از سوی مردان . اطراف خودمان را ببینیم ،
مادرانمان را ببینیم جز رنج و عشق توأمان چه بودند.
انقلابها نقشهی مردان است ، دینها را مردها آوردند ادبیات را مردها در وصف زنها سرودند اما این میان زنها بودند که
زندگی را جاری کردند. مردها زندگی را تباه کردند و باز زنها از زندگی ، زندگی را ساختند.
زندگی روزمرهی ما سرشار از حقیقتی ست واقعی . به خودمان بیندیشیم که جلوی چشمان ما زندگی برایمان حقایق را عریان میکند.
فیلم روما دربارهی همین زندگی است روایتی از بیشکلترین حادثههای زندگی که بهصورت شاهکاری واقعی نمایش داده میشود.
اگر تصور کرده باشید که زندگی شما هم میتواند فیلم سینمایی شود این فیلم ثابت میکند که هر زندگی یک شاهکار است یک منبع غنی از حقیقت.