سریال چرنوبیل و انسان خود آیین

2,015

سریال چرنوبیل روایتی واقع گرایانه و تحلیلی از فاجعه انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل است.

سریال چرنوبیل تاکنون با امتیاز ۹.۶ از ۱۰ در سایت آی ام بی دی از صدرنشینان سریال های تلویزیونی در تاریخ است.

ساخت این سریال توسط شرکت اچ بی او و به کارگردانی ” کریگ مازین ” با طراحی صحنه ی عالی، فضای حاکم بر منطقه

چرنوبیل و شوروی سوسیالیستی را برای بیننده زنده می کند، فضایی خفقان آور، بی روح و بدون سرزندگی، فضایی که شبیه

تمام کشورهایی ست که حکومت دیکتاتور را تجربه کرده اند.

طراحی صحنه ، طراحی لباس و فیلمنامه ی سریال چرنوبیل از بهترین نمونه هایی است که می توان تماشا کرد، بی نقص و

استادانه.

کریگ مازن و یوهان رنک به عنوان نویسنده و کارگردان سریال چرنوبیل، خالق روایتی انسانگرایانه از حادثه ای فجیع هستند.

حادثه ی چرنوبیل بر اثر خطای انسانی رخ داد و بر اثر تلاش انسانهایی شجاع نیز در دل حکومت دیکتاتوری شوروی کنترل شد.

سریال چرنوبیل روایتی از این کنترل و اداره ی خسارت ها و عواقب ناشی از انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل است.

تماشایی این سریال به بیننده نشان می دهد که انرژی اتمی چه تهدید بزرگی برای انسان است. همچنان که بر فردیت انسانها

تاکید می کند نشان می دهد چگونه یک انسان می تواند حقیقت را به واسطه آن که خودش تشخیص می دهد بازگو کند و بر

علیه سیستم و نظام چونان “فرد” بایستد.

انسان و مصایب انسان مرکز روایت سریال چرنوبیل است.

رنج هایی که انسان برای انسان پدید آورده است و فقط انسان می تواند برای رفع آن کاری انجام دهد.

به نظر من کانون معنایی سریال چرنوبیل انسان است.

شخصیت اصلی سریال چرنوبیل والری لگاسف دانشمند هسته ای است. لگاسف که بعد از حادثه چرنوبیل برای کنترل حادثه به

همراه بوریس شربینا وارد عمل می شود نقش کلیدی در اداره و کنترل شرایط داشتند.

لگاسف دقیقا دو سال بعد پس از حادثه ی چرنوبیل در خانه ی خود، خودکشی کرد اما تمام حقایق در مورد نقص ها و خطرات

راکتورهای اتمی شوروی را افشا کرد و تکرار حادثه های مشابه چرنوبیل را هشدار داد.

لگاسف و شربینا نماینده ی انسانهایی هستند که اثر بخش هستند.

انسانهایی که دو رویی و تظاهر را بر نمی تابند و همیشه برای رشد خود مبارزه را انتخاب می کنند.

جامعه انسانی هیچ تغییری را تجربه نکرده است مگر از حضور رهبرانی این چنین. نخبگانی که همیشه انسانهای دیگر را در نظر

می گیرند و با صداقت و شجاعت همیشه می توانند در بالاترین سطح خودشان هستند.

رهبرانی که از انسانهای دیگر وسیله ای برای اهداف خود مهیا نمی کنند.

انسان خودآیین

کانت بیان می کند

کانت در فلسفه اخلاق خود مفهوم انسان خودآیین را مطرح می کند.

از نظر کانت انسان دارای اختیار است و عمل اخلاقی از درون انسان سرچشمه می گیرد. اخلاق معرفتی است که قوانین آزادی محور آن است همان طور که طبیعیات به طبیعت و قوانین آن می پردازد. بنابراین محور اخلاق از نظر کانت آزادی است.

کانت در فلسفه اخلاق خود عالم درون انسان را مطرح می کند؛عالم درون انسان فارغ از عالم بیرون و محسوس است که قانون

علیت بر آن حاکم است.

عالم درون انسان دارای اختیار است چرا؟ چون برای هر عملی در درون خود احساس می کنیم که مختار هستیم یا مجبور، و می

توانیم تصمیم بگیریم که آیا عملی را انجام بدهیم یا انجام ندهیم و این دقیقا همان خودآیینی انسان است؛ خودآیینی به این معنا

است که من خودم به خودم دستور می دهم عملی را انجام دهم.

هر انسانی می تواند برای خود دستوراتی تعیین کند و اخلاقی بودن اعمال انسانها بر حسب این دستوری است که خودش به

خودش می دهد. اما شرط اخلاقی بودنِ عمل اخلاقی را کانت اینگونه گفته است: «عمل من به این شرط و تنها به این شرط

اخلاقی است که بتوانم اراده کنم دستوری که از آن پیروی می‌کنم به قانون کلی مبدل شود.»

پیشرفت ها و رنج های بشر از قانون اخلاقی ناشی می شود که انسانهای الیت و رهبران برای خود برگزیده اند.

والری لگاسف و بوریس شربینا نمونه ای از این انسان اخلاقی هستند انسانهایی که با دستوراتی که خودشان به خودشان می

دادند زیستند و از رنج انسانهای دیگر کاستند.

چرونوبیل روایت قدرت دستورات یک فرد است به خودش. چرنوبیل روایت فردیت و قدرت فردیت انسان است در برابر سیستم و نظام.

هزینه دروغ چیه؟
هزینه ندیدن حقیقت چیه؟
حقیقت همیشه حضور داره چه ببینیمش چه نبینیم
چه انتخابش کنیم چه انتخاب نکنیم
حقیقت به نیازها و خواسته های ما اهمیتی نمیده
حقیقت به دولت ، ایدئولوژی یا دینمان اهمیت نمیده
حقیقت تمام مدت منتظر می مونه.
و
هر دروغی که میگیم یه بدهی به حقیقت است

چرنوبیل

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.