پاییز شد
پاییز شد
دیروز وقتی نارنگی رو پوست میگرفتم نارنگی هنوز سبز نشدهی چیده شدهی نوبرانه رو. بوی پوستش که توی دستهام پبچید از نقطهی که پارسال که یادم نمیاد و آخرین نارنگی رو خورده بودم تا همین لحظه مثل یک حلقه به هم گره خورد
یک سال
سالی که تجربه های سخت داشت از زدن هواپیما تا همهگیری کرونا
سال بد
و ما هنوز زندهایم و پاییز شدن پاییز را در تماشاییم.
پاییز شد
آماده باشید
که
پادشاه فصل ها در حال نزدیک شدن هست
پاییز پادشاه تغییر
این همه رنگ و این همه تنوع دما
نشون میده بهمون که هیچ چیزی ثابت نیست
همه چی در حال تغییر هست
اون گرما و داغی دیگه در حال فراموشی هست
و تنها تغییر هست که می مونه
پاییز ادامهی رشد است
و
رشد بدون تغییر نشدنی ست
و
رشد و تغییر بدون یادگیری اتفاق نخواهد افتاد.
نا امید نباشیم که اون همه گرما و سختی بالاخره تغییر کرد.
امیدوار باشیم که روزهای خوب میاد
این همه تفنگ و جنگ و خون و سختی تغییر میکنه
اما
اون قسمتی ش که مربوط به ما هست اینه که رشد کنیم و یاد بگیریم.
یادگیری فرشته نجات ما است.